جوان آنلاین: مرد جوانی که سه سال قبل در درگیری، دامادشان را با همدستی دو نفر از دوستانش به قتل رسانده بود با تأیید حکم قصاص در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
ساعت ۴ بامداد روز جمعه هفتم آبان‌ماه ۱۴۰۰، کارکنان بیمارستانی در جنوب پایتخت تلفنی به مأموران پلیس خبر دادند مرد جوان زخمی پس از انتقال به بیمارستان فوت کرده است.
بدین ترتیب تیمی از مأموران کلانتری مسعودیه برای بررسی مرگ مشکوک مرد جوان راهی بیمارستان و در آنجا با جسد خونین مردی به نام حمید روبه‌رو شدند که با ضربات جسم برنده‌ای به قتل رسیده بود.
تحقیقات جنایی
با اعلام خبر قتل مرد جوان، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند.
بررسی‌های تیم جنایی نشان داد حمید ساعت ۲۲ در درگیری با چند مرد آشنا در خانه‌اش به شدت زخمی و برای درمان به بیمارستان منتقل می‌شود، اما تلاش پزشکان برای نجات جانش نتیجه‌ای نمی‌دهد و وی چند ساعت بعد بر اثر خونریزی شدید روی تخت بیمارستان به کام مرگ می‌رود.
مأموران پلیس در ادامه تحقیقات میدانی دریافتند مقتول از مدتی قبل با همسرش اختلاف و همیشه با هم مشاجره و درگیری داشته‌اند، به‌طوری‌که همسایه‌ها هم صدای درگیری آن‌ها را می‌شنیدند.
گفته‌های همسایه‌ها حکایت از آن داشت مقتول شب حادثه با برادرزن و دو نفر دیگر مقابل چشمان همسرش درگیر می‌شود و پس از آن همسرش با اورژانس تماس می‌گیرد و شوهرش را برای درمان به بیمارستان منتقل می‌کند.
یکی از همسایه گفت: «ما متوجه شدیم برادرزن مقتول همراه دو نفر دیگر وارد خانه حمید شدند. لحظاتی بعد صدای درگیری آن‌ها را شنیدیم. صدای دلخراش مرد همسایه به آسمان بلند شده بود که ما موضوع را به پلیس خبر دادیم و بعد هم دیدیم که آن‌ها سراسیمه از خانه بیرون آمدند و حمید را به بیمارستان منتقل کردند.»
آشتی خونین
مأموران پلیس در ادامه به سراغ همسر مقتول رفتند و از او تحقیق کردند. وی در ادعایی به مأموران گفت: «من و همسرم زندگی خوبی داشتیم، اما مدتی قبل با هم اختلاف پیدا کردیم. همیشه با هم مشاجره لفظی داشتیم و گاهی هم درگیری ما به زد و خورد می‌کشید. برادرم از درگیری و مشاجره‌های ما خبر داشت و تصمیم گرفته بود شبی به خانه ما بیاید و ما را با هم آشتی دهد. شب قبل او همراه دو نفر از دوستانش به خانه ما آمد که پس از کمی صحبت با شوهرم با هم مشاجره لفظی پیدا کردند و در نهایت هم مشاجره آن‌ها به درگیری خونین منجر شد و در جریان آن شوهرم زخمی شد. پس از این حادثه، ما شوهرم را به بیمارستان منتقل کردیم و برادرم همراه دو دوستش از بیمارستان بیرون رفتند و دیگر از آن‌ها خبر ندارم.»
اعتراف
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران برادرزن مقتول به نام کامران را همراه دو همدستش تحت تعقیب قرار دادند. مأموران وقتی به خانه کامران رفتند، دریافتند وی پس از حادثه همراه دو دوستش فرار کرده و به مکان نامعلومی گریخته‌اند. همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، مأموران پس از گذشته یک هفته از حادثه مخفیگاه متهمان را شناسایی کردند و آن‌ها را به دام انداختند.
متهمان پس از انتقال به اداره پلیس به جرم خود اقرار کردند.
کامران در توضیح ماجرا گفت: «خواهرم با شوهرش اختلاف داشت، اما چیزی به من نمی‌گفت تا اینکه مدتی قبل متوجه شدم آن‌ها با هم درگیر شده‌اند و دامادمان خواهرم را کتک زده است. خیلی ناراحت شدم، ابتدا تصمیم گرفتم میانجیگری و اختلافشان را حل کنم، اما فایده‌ای نداشت. شب حادثه خواهرم دو بار با من تماس گرفت و هر بار گریه می‌کرد و می‌گفت با شوهرش درگیر شده است. گریه‌های خواهرم مرا عصبانی کرد که همراه دو نفر از دوستانم به خانه خواهرم رفتم تا با دامادمان صحبت کنم. وقتی به خانه آن‌ها رسیدیم، حمید دوباره با خواهرم درگیر شد که من عصبانی شدم و قمه‌ای را که متعلق به خودش بود، برداشتم و چند ضربه به او زدم. من قصد قتل نداشتم و به سرعت دامادمان را به بیمارستان منتقل کردیم، اما وقتی فهمیدم او فوت کرده، ترسیدم و همراه دوستانم فرار کردیم تا اینکه دستگیر شدیم. من خیلی پشیمانم، اما می‌دانم پشیمانی فایده‌ای ندارد.»
دو متهم دیگر هم در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف کردند.
حکم قصاص
متهمان پس از اعتراف راهی زندان شدند تا اینکه پرونده‌شان کامل و برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
مدتی قبل سه متهم در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه حاضر شدند. اولیای دم برای متهمان درخواست اشد مجازات کردند و قضات شعبه هم کامران را به جرم قتل عمد به قصاص و دو همدست او را به جرم معاونت در قتل به ۱۰ سال حبس محکوم کردند.
رای دادگاه پس از تأیید در شعبه ۴۸ دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم روی میز قاضی رحیمی، دادیار شعبه دوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت. بدین ترتیب متهم در یک قدمی چوبه دار قرار دارد و اگر موفق نشود رضایت اولیای دم را جلب کند به زودی قصاص می‌شود.
